امیدوار بودم،

که یه روز،

شایدم یه شب!،

ببینمش،

صداشو بشنوم،

اما وقتی زنگ زد، وقتی حرف زد، بدتر سوختم.

د آخه لامصب ذهنم درگیره،

من تو حبابی که از گذشته ساختم گیرم...

ولم کن

زندگی اونقدرام قشنگ نیست، اما میخوام زندگی کنم تا ببینم آخرش چی میشه.