چند دقیقه ای هست که از این ماجرا میگذره...:

با دوست اصفهانیم رفتیم تو بانک. من به دلیل هواس پرتیه مفرطم پسورد کارت عابر بانکم رو به دست فراموشی سپردم  برا گرفتن رمز مجدد باید تو صف وای میستادم، اما علی رقم میل باطنی و تشویق شیطان(همون مالک-همون دوست همراه-همون ابلیس) بدون رعایت حق دیگران کارم رو انجام دادم.

عذاب وجدان گرفتم.

امیدوارم اون آدمایی که تو صف بودن من رو ببخشن.

اما خودمونیما.

چقدر حال داد