الان خونه دائیمم. اومدم تهران تا فردا کنکور ارشد بدم مثلاً... جالبه که دیروز یادم افتاد کنکور دارم

این بنده خدا از وقتی اومدم مخفیانه و طوری که من نفهمم میره تو آشپزخونه و تریاک میکشه.دلم واسش میسوزه

دائیم به تریاک معتاده. یه زن ........ داشت و اون ......... برای اینکه راحت بتونه هر ......... که میخواد بکنه،دائیمو معتاد کرد...

اون خانم بعد ازطلاق گرفتن به دیار باقی شتافت..

بگذریم.مثلاً باید یک ساعت دیگه حرکت کنم و به سمت حوزه آزمون برم خوابم نمیبره...

فکرای مزخرف تنهام نمیذارن...

حدوداً ۱۸ ساعته که نخوابیدم.تا ساعت ۱۸ امروز(بعد از کنکور) میشه ۳۲ ساعت تا بخوام بیام خونه هم چند ساعتی طول میکشه...

خدا!

خودت شاهد باش

آزرده ترم گرچه کم آزارترم

بی یار ترم گر چه وفا دار ترم

 

با هر که وفا و صبر می کردم بیش

سبحان الله به چشم او خوار ترم